10 اصطلاح کاربردی زبان انگلیسی برای مهاجران
راهنمای زبانی برای زندگی در کشور جدید انگلیسی زبان
زندگی در یک کشور جدید میتواند چالشهای زیادی داشته باشد، اما یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی یکی از بهترین راهها برای برقراری ارتباط مؤثر و ساختن زندگی بهتر است. در این مقاله، قصد داریم ۱۰ اصطلاح مهم و کاربردی برای مهاجران را معرفی کنیم که به شما کمک میکنند در موقعیتهای روزمره بهتر عمل کنید.
اگر مهاجر هستید یا قصد دارید به کشور دیگری نقلمکان کنید، این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا در مکالمات روزانه، محیط کار و تعاملات اجتماعی احساس راحتی بیشتری داشته باشید. با ما همراه باشید تا هم با این عبارات آشنا شوید و هم یاد بگیرید چطور از آنها استفاده کنید.
۱. Break the ice
معنی: آغاز کردن مکالمه یا ایجاد ارتباط در یک موقعیت جدید.
مثال:
When I moved to Canada, I broke the ice by asking my neighbors about local restaurants.
کاربرد: این اصطلاح برای زمانی که در جمعی جدید هستید و میخواهید ارتباط دوستانه برقرار کنید، بسیار مفید است.
۲. Piece of cake
معنی: کاری که بسیار آسان است.
مثال:
Learning how to use public transport here was a piece of cake.
کاربرد: در مواجهه با وظایف ساده یا زمانی که میخواهید بگویید چیزی سخت نیست، از این عبارت استفاده کنید.
۳. Cost an arm and a leg
معنی: بسیار گران بودن چیزی.
مثال:
Renting an apartment in the city center costs an arm and a leg.
کاربرد: برای صحبت در مورد هزینههای بالای زندگی یا چیزهای گران.
۴. Get the hang of it
معنی: یاد گرفتن یا عادت کردن به انجام کاری جدید.
مثال:
It took me a week to get the hang of driving on the other side of the road.
کاربرد: زمانی که دارید به یک مهارت یا روند جدید عادت میکنید.
۵. Under the weather
معنی: احساس ناخوشی یا بیماری داشتن.
مثال:
I felt a bit under the weather after the long flight.
کاربرد: در مواقعی که احساس میکنید مریض هستید یا انرژی کافی ندارید.
۶. Burn the midnight oil
معنی: تا دیروقت کار یا مطالعه کردن.
مثال:
I burned the midnight oil preparing my documents for the visa interview.
کاربرد: زمانی که در حال آمادهسازی برای یک کار مهم یا فشار کاری زیاد هستید.
۷. Hit the ground running
معنی: سریعاً و با انرژی زیاد کاری را شروع کردن.
مثال:
When I started my job, I hit the ground running and impressed my boss.
کاربرد: زمانی که میخواهید نشان دهید در یک موقعیت جدید فوراً مؤثر و کارآمد عمل کردهاید.
۸. Go the extra mile
معنی: تلاش اضافی برای موفقیت یا کمک به دیگران.
مثال:
I went the extra mile to make my resume stand out for the job application.
کاربرد: برای نشان دادن تلاش و انگیزه در کار یا زندگی روزمره.
۹. Call it a day
معنی: کار را تمام کردن یا دست کشیدن از کاری در پایان روز.
مثال:
We were exhausted after unpacking, so we called it a day.
کاربرد: زمانی که میخواهید بگویید زمان استراحت رسیده است.
۱۰. On the same page
معنی: داشتن درک یا توافق مشترک با دیگران.
مثال:
We need to be on the same page about the budget before signing the lease.
کاربرد: در بحثها یا همکاریهایی که نیاز به هماهنگی دارند.
چرا یادگیری اصطلاحات کاربردی برای مهاجران ضروری است؟
اصطلاحات بخش مهمی از زبان انگلیسی هستند و یادگیری آنها به شما کمک میکند تا طبیعیتر صحبت کنید و سریعتر با محیط جدید تطبیق پیدا کنید. بهعلاوه، استفاده از این عبارات نشاندهندهی مهارت زبانی بالاست و تأثیر مثبتی روی دیگران خواهد داشت.
چطور میتوانید این اصطلاحات را یاد بگیرید؟
- ثبتنام در دورههای آنلاین ما: با شرکت در دورههای آنلاین آموزش زبان انگلیسی ما، میتوانید با این اصطلاحات آشنا شوید و نحوهی استفاده از آنها را بهطور دقیق یاد بگیرید.
- تمرین روزانه: اصطلاحات را در مکالمات روزانه خود به کار ببرید تا آنها را ملکهی ذهن کنید.
- مشاهده فیلم و سریال: گوش دادن به مکالمات طبیعی در فیلمها و سریالها یکی از بهترین راهها برای یادگیری اصطلاحات است.
دورههای آموزشی ما مخصوص مهاجران
اگر قصد مهاجرت دارید، دورههای ما دقیقاً مطابق نیازهای شما طراحی شدهاند. ما به شما کمک میکنیم تا بهراحتی در محیط جدید ارتباط برقرار کنید و از پس تمامی چالشها بربیایید.
همین امروز ثبتنام کنید و قدمی بزرگ به سوی آیندهای بهتر بردارید!